مشکلات فرزندان طلاق

 

هشدارهایی درباره مشکلات فرزندان طلاقبه گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری میزان، خانواده یکی از مهم‌ترین و اصلی‌ترین نظام‌هایی است که اغلب انسان‌ها از ابتدای

 زندگی، آن را تجربه می‌کنند، اما گاهی مشکلاتی پیش می‌آید که باعث ازهم‌گسستگی اعضای خانواده می‌شود، مثلا پس از جدایی والدین بچه‌ها نیز مجبورند یکی از 

والدینشان را انتخاب کنند یا اینکه خواهر و برادر‌ها از هم جدا شوند. در مورد این مسائل و راه‌های برخورد با آنها با گلفر حسینی، روان‌شناس، گفت‌وگو کرده‌ایم.

 

چه تعریفی از خانواده دارید و فکر می‌کنید جدایی والدین چه مشکلاتی برای بچه‌ها ایجاد می‌کند؟

خانواده اولین نظام اجتماعی است که افراد از طریق ازدواج، تولد یا فرزندخواندگی عضو آن می‌شوند و ویژگی مهم آن تعویض‌ناپذیری اعضای خانواده است.

ممکن است پدر یا مادر خانواده در اثر طلاق یا فوت کردن در خانه حضور نداشته باشند و مادر یا پدر با فرد دیگری ازدواج کنند و ممکن است فرد جدید بتواند نقش والد غایب را ایفا 

کند، ولی از لحاظ جایگاه روانی نمی‌تواند جای والد غایب را پر کند. همچنین اگر بچه‌ها از لحاظ فیزیکی کیلومترها از هم دور باشند، از لحاظ روانی باز هم تحت‌تاثیر همدیگر قرار 

دارند. والدین نقش اساسی در رشد روانی ـ اجتماعی فرزندان خود بازی می‌کنند و الگوی رفتاری مهم آنها هستند.

 

اولین بازخورد روانی که در زندگی کودکان طلاق مشاهده می‌شود، شکل‌گیری تعارض وفاداری در کودکان است. کودکان به هر دو والد خود به یک اندازه نیاز دارند و عشق می‌ورزند.

 در این بین وقتی مجبور به ترک یکی از والدین خود می‌شوند، نسبت به والد مقابل دچار احساس سردرگمی در ابراز علاقه می‌شوند. هرچند آنها از صمیم قلب پدرومادر را دوست 

دارند، گاهی برای سرکوب عشق خود نسبت به یکی از والدین احساس اجبار می‌کنند و گاهی نسبت به هر دو والد احساس خشم دارند و این تعارض در احساسات برای کودکان 

آسیب‌زاست. در این بین اتفاق طلاق برای خانواده‌های با بیش از یک فرزند تبعات متفاوتی دارد. گاهی فرزندان علاوه بر تجربه جدایی از یکی از والدین خود، تجربه جدایی از خواهر 

یا برادر خود را هم احساس می‌کنند که سبب می‌شود دچار مشکلات بیشتری در این راستا شوند.

 

استرس تا چه حد روان بچه‌ها را به هم می‌ریزد؟

تنش‌هایی که فرزندان بعد از طلاق والدین تجربه می‌کنند، با توجه به سنی که دارند بر رشد روانی و اجتماعی آنها تاثیرات زیادی می‌گذارد. در کل، پدیده طلاق برای تمامی اعضای

 خانواده استرس‌آور است و بیشترین تاثیر آن در رفتار فرزندان مشاهده می‌شود. همان‌طور که گفته شد، براساس جنسیت فرزندان و سنشان هنگام متارکه والدین، تغییرات رفتاری

 متفاوتی پیش‌بینی می‌شود.

 

مثلا براساس جنسیت تفاوت‌های رفتاری به صورت زیر پیش‌بینی می‌شود:

دختران: در دختران بیشتر پدیده انزواگزینی و خمودگی را مشاهده می‌کنیم که می‌تواند منجر به افسردگی شود.

پسران: در پسرها بیشتر رفتارهای پرخاشگرانه و ناسازگاری مشاهده می‌شود.

 

براساس گروه سنی متفاوت هم این مشکلات مورد انتظار است:

1 تا 3سالگی

• بازگشت به سنین پایین‌تر از لحاظ رفتاری

• اختلال خواب و تحریک‌پذیری

• آسیب‌پذیری در روند رشدی

3 تا 6 سالگی

• کابوس شبانه

• بی‌اعتمادی

• عدم شکل‌گیری استقلال شخصی

• احساس خلاء عاطفی

6 تا 12 سالگی

• احساس غم و دلتنگی

• احساس گناه

• احساس عدم کفایت

12 سال به بالا

• افسردگی

• عصیانگری و لجبازی

• پرخاشگری

• اختلال در شکل‌گیری هویت فردی

 

چه راهکار‌هایی برای کاهش عوارض روانی در کودکان طلاق وجود دارد؟

والدین برای زندگی بعد از طلاق باید مهارت‌های لازم را آموزش ببینند تا با رعایت نکاتی بتوانند رنج کودکان را کاهش دهند. اولین نکته‌‌ای که والدین باید به آن توجه کنند این است 

که بعد از جدایی برنامه‌ریزی آنها برای کودکان یکسان و هماهنگ باشد. نکته دوم پرهیز از سوال کردن از کودک در رابطه با والد مقابل است.

 

سومین و مهم‌ترین نکته بدگویی نکردن پشت سر والد غایب است. پدرومادر همواره باید سعی در تصویر‌سازی ذهنی مناسب از شخصیت همسر سابق خود در ذهن کودک داشته 

باشند و بدون زیر سوال بردن شخصیت طرف مقابلشان، برای کودک توضیح بدهند که علت طلاق عدم تفاهم آنها (والدین) بوده است و جایگاه والد مقابل را در ذهن کودک خراب 

نکنند. درنهایت این اطمینان را به کودکان بدهند که آنها هیچ نقش یا تقصیری در این مساله (طلاق) نداشته‌اند تا احساس گناه در ذهن کودکان شکل نگیرد. بعد از جدایی، کودکتان 

را پستچی قرار ندهید و از او نخواهید اخبار خانه والد دیگر را برای شما بیاورد. چنین رفتاری مصداق دقیق کودک‌آزاری است و به فرزندتان آسیب زیادی می‌زند. وقتی کودکتان را 

ابزار جاسوسی قرار می‌دهید، احساس گناه در او ایجاد می‌کنید و این احساس در آینده می‌تواند به افسردگی و اضطراب تبدیل شود. اگر بعد از جدایی خواستید مواردی را به

 همسر سابقتان بگویید، خودتان این کار را انجام دهید یا یک واسطه بزرگسال را برای انتقال پیام درنظر بگیرید.

 

در خانواده‌هایی که بیش از یک فرزند دارند، هر کدام از فرزندان با توجه به توضیحات قبلی برحسب تفاوت‌های جنسیتی و سنی ممکن است به شکل‌های متفاوتی با موضوع 

برخورد کند و طرز مواجهه هرکدام از فرزندان می‌تواند روی دیگری تاثیرگذار باشد.

 

پس به این سوال که آیا بهتر است کودکان هنگام متارکه والدین باهم نزد یک والد بمانند یا تقسیم شوند، یک پاسخ عمومی نمی‌توان داد؟

هرچند واضح است که اگر کودکان کنار هم باشند، رنج جدایی والدین را با هم بهتر تحمل می‌کنند و اگر از هم جدا شوند، رنج مضاعف جدایی از خواهر یا برادر خود را هم باید 

متحمل شوند، اما در مواقعی کودکان در این بحران ممکن است پاسخ‌های رفتاری نامناسبی مانند پرخاشگری شدید داشته باشند یا احساس خصومت نسبت به خواهر یا برادر 

خود داشته باشند، به دلیل اینکه آنها را در جدایی والدین مقصر تصور می‌کنند. البته دیده شده بچه‌ها در مواقعی هم با یکدیگر تلاش می‌کنند تا شرایط را به‌حالت قبل برگردانند و 

تلاش آنها به آشتی دادن والدین منجر می‌شود.

 

بنابراین با علم به این مصادیق تصمیم‌گیری برای جدا کردن یا جدا نکردن فرزندان از هم بعد از طلاق مداخله تخصصی و بررسی خاص همان خانواده را می‌طلبد که درنهایت هدف به

 حداقل رساندن آسیب به فرزندان است. درنهایت امیدواریم با آموزش به جوانان و امکان بهره‌مندی آنها از مشاوره پیش از ازدواج و آموزش مهارت‌های فردی و اجتماعی به افراد، 

بتوان گام‌هایی برای پیشگیری از پدیده شوم طلاق برداشت.

 

آیا پرسیدن نظر بچه‌ها خوب است یا نه؟

در مواقعی که والدین مجبور هستند فرزندان را بین خود تقسیم کنند، توجه به این نکته ضروری است که علت این موضوع را با فرزندان در میان بگذارند. ممکن است علت حقوقی 

باشد یا اینکه ناتوانی پدر یا مادر برای نگهداری از همه فرزندان باعث این انتخاب شده باشد. به‌هرحال علت باید به صورت شفاف و قابل‌فهم برای فرزندان توضیح داده شود. 

همچنین والدین باید به آنها این اطمینان را بدهند که همه فرزندان را به یک اندازه دوست دارند و این جدا کردن فرزندان فقط حالت اجبار دارد و ربطی به برتری هیچ کدام از آنها ندارد 

و خیال فرزندان باید از ملاقات خواهر یا برادران با همدیگر راحت باشد. قابل‌ذکر است همسران محترم بعد از ازدواج و قبل از تصمیم‌گیری برای بچه‌دار شدن باید کاملا ارزیابی کنند 

که آیا با هم تفاهم دارند یا نه و هرگز برای بهتر شدن اوضاع نابسامان زندگی مشترکشان از گزینه فرزنددار شدن استفاده نکنند و در قبال فردی که قرار است متولد شود،

 احساس مسوولیت بیشتری داشته باشند.

 

منبع:میزان آنلاین