چرخه زندگی مورچه
چرخه حیات مورچه بسیار جالب است. مادههای یک کلنی یعنی ملکه تا ارتفاع زیادی در آسمان به پرواز در میآیند و نرها نیز به دنبالشان میروند. پس از این پرواز جفت گیری ،
نرها فورا میمیرند و ملکه پایین میرود و به تنهایی آغازگر یک گروه یا دسته جدید میشود. او آشیانهای حفر میکند و تخم میگذارد. پس از آن که کرمهایی که فاقد پا هستند،
از تخم بیرون میآیند، ملکه مادر به آنها کمک میکند تا پیلهای به دور خود بتنند. هنگامی که مورچه جوان به اندازه کافی رشد کرد، ملکه یک سر پیله را سوراخ میکند و مورچه
را از داخل محفظه خود خارج میسازد. این کارگران تازه نفس ، تقریبا به فوریت زندگی پر کار و فعال خود را آغاز میکنند که وقف ملکه و بقیه اعضای گروه است.
مباحث مرتبط با عنوان
مصغر مور یعنی مور خرد و کوچک . (ناظم الاطباء). مور خرد. ذره . ذر. (حاشیه برهان چ معین ). مصغر مور است هم چنانکه باغچه مصغر باغ باشد. (از برهان ). نوعی از مور که به
غایت خرد باشد. (غیاث ) (آنندراج ): ذره ; مورچه خرد. (ترجمان القرآن ). نمل ; مورچه خرد. (دهار). مورچه ریزه . (منتهی الارب ).
· به معنی مور است . (جهانگیری ). حسبانه نمل . نملة. میروک . (یادداشت مولف ). مطلق مور. حشره ای است از راسته نازک بالان که تیره خاصی را به نام مورچگان در این
راسته به وجود می آورد. مورچه جانوری است اجتماعی و دارای انواع گوناگون ، که برخی از گونه های آن گوشتخوار و خطرناکند و چون دسته جمعی حمله می کنند هر جانوری را
که غافلگیر کنند بزودی از پای درمی آورند و همه اعضای او را می خورند و اسکلتی از آن برجای می گذارند. مورچه های یک لانه سه دسته اند: 1 - مورچه های کارگر که بی بالند
و به گردآوری دانه و کندن لانه می پردازند. 2 و 3 - مورچه های نر و ماده که چهار بال دارند. بالهای جنس ماده (ملکه ) پس از جفت گیری می افتد و عمر آنها یک سال است . و
کارشان فقط تخمگذاری است . عمر مورچه های نر فقط دو هفته است یعنی پس از جفت گیری می میرند و عمر مورچه های کارگر بین هشت تا ده ماه است . مورچه ها از نظر
هوش و غریزه کاملندو تاکنون در حدود 2000 گونه مورچه در روی زمین شناخته شده که همه دارای زندگی و قوانین اجتماعی کاملند و بسیار اتفاق می افتد که فردی منافع خود
را فدای منافع جمع می کند: عقیفان ; مورچه های درازپا که در مقابر و خرابه باشد. (منتهی الارب ). شیقتبان . طثرح . طبرج . (منتهی الارب ). نمل . (منتهی الارب ) (دهار).
نملة. قردوع . دیسمة. ذر. دبی [ دَ با ] . قمل . دمة. دسمة. دنمة.دنامة: عقفان ; جد مورچه های سرخ . دعاع ; مورچه های سیاه بازو. دعبوب ; مورچه ای است سیاه . دعابه و
دبدب ; رفتار مورچه درازپای . رمة، موق; مورچه پردار. سمسم ، حبی ، جُبی ; مورچه سرخ . عجروف ; مورچه درازپا تیزرو. نماة; مورچه ریزه . منمول ; طعام مورچه رسیده .
علس ; نوعی از مورچه . هبور; مورچه ریزه . اجمان ; مورچه سیمین (واحد آن جمانه است ). (دستورالاخوان ):
پی مورچه بر پلاس سیاه
شب تیره دیدی دو فرسنگ راه .
منبع: فیروزکوه